سفارش تبلیغ
صبا ویژن

.

خسرو فروهر: بسی اندوهگین هستم و پر از درد ...+تصویر

به گزارش ماهستیم، در ادامه استعفای اعضا شورای ملی به صورت گروهی و یا انفرادی، این بار خسرو فروهر که عضو شورای عالی در شورای ملی می باشد از این شورا استعفا داد. دلیل این استعفا آنچنان که خود در صفحه فیس بوک نگاشته "وجود رفتارهای غیردموکراتیک و جریان های خودی و غیرخودی است".
 
 
 
حال آنکه چطور شورای ملی با این اوضاع آشفته ادعای اداره و مدیریت نظام ج.ا.ا را [به خیال باطل خود] دارد خود سوال دیگری است که باید از سخنگوی شورای ملی، رضا پهلوی پرسید؛ هر چند که انتخاب این سخنگو بنابر اظهارات حسین لاجوردی پر از اشکال و ایراد است [در مقاله ای با عنوان "شورای لی و تصمیم سرنوشت ساز" که در سایت ایران گلوبال منتشر شد].
 
به نظر می رسد با توجه به باندبازی گسترده در شورای ملی و سوء استفاده هایی که به نام آزادی و دموکراسی می شود باید شاهد دور تازه ای از اختلاف ها و استعفا ها باشیم، همچنان که خسرو فروهر،نهادمردمی و ... اقدام کردند.
 
گفتنی است  خسرو فروهر برنامه ساز تلویزیون ماهواره ای "ایران آریایی" می باشد.این تلویزیون یکی از پایگاه های رسانه ای سلطنت طلبان است.
 
 
منبع:ماهستیم

.

اسحاق‌ جهانگیری رئیس‌ ستاد انتخاباتی هاشمی شد

 

در همین حال صادق زیباکلام در حاشیه سفر به ساری در گفت‌و‌گو با فارس، درباره رئیس‌جمهور آینده و رفع مشکلات اقتصادی، تفاوت هاشمی دوران سازندگی و هاشمی حال حاضر، رابطه ورود همزمان هاشمی و مشایی به محل ثبت‌نام نامزدهای ریاست‌جمهوری، هماهنگی بین فتنه و انحراف و ... صحبت کرد. گزیده ای از اظهارات زیباکلام را بخوانید:


موج شادمانی و امید به ویژه در لایه‌های جوان، حیرت‌انگیز است. از زمان ثبت نام آقای هاشمی، در آماج پیام تبریک قرار گرفته‌ام، بسیاری از افرادی که نمی‌شناسم برای من پیام تبریک فرستاده‌اند و این روند همچنان ادامه دارد. درست مثل عید که هر لحظه چند پیامک تبریک به دستمان می‌رسد، اکنون من اینگونه هستم و جدای از پیامک‌های تبریک، از سوی افرادی که نمی‌شناسم پیامک‌هایی در اعلام حمایت از هاشمی آمده، افرادی که گفته‌اند می‌خواهم ملکی را برای انتخابات در اختیار هاشمی قرار دهم، یکی گفته دبیر هستم و می‌خواهم کمک کنم، دیگری گفته ابزارفروش هستم و ... افراد مختلف از قشرهای مختلف.


در دانشگاه مازندران با آقای حسین الله‌کرم مناظره داشتم، این شور و شعف را در بین بسیاری از دانشجویان می‌شد دید. من استاد علوم سیاسی با سرافکندگی باید اذعان کنم که حتی به مخیله‌ام خطور نکرده بود که با ثبت نام آقای هاشمی، این موج شعف در کشور به وجود بیاید، شعفی مانند دوم خرداد و بیست و دوم خرداد، احساس می‌کنم ثبت نام آقای هاشمی امیدواری و دیدن یک نور امید در انتهای تونل است.


آمدن هاشمی باعث زلزله در جبهه اصولگرایان شده از این بابت که اینک به این موضوع فکر می‌کنند که چطور وی را رد صلاحیت کنیم. کم نیستند اصولگرایان تندرویی که به صورت جدی از نقش آقای هاشمی در جریان فتنه صحبت می‌کنند که باید رد صلاحیت شود، مانند آقای خاتمی و حتی نقش هاشمی را در فتنه بیشتر از آقای خاتمی می‌دانند. عقل بعضی دیگر از اصولگرایان کمی می‌رسد که رد صلاحیت هاشمی بی‌معناست چراکه کسی که به حکم رهبری، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است را اگر بگویند که باید رد صلاحیت شود، دنیا به ما می‌خندد.


بعضی‌ها نگاه جدی‌تری دارند و می‌گویند باید سعید جلیلی را برای مقابله با هاشمی به میدان بفرستیم. بر این باور هستند که جلیلی نصف سن آقای هاشمی، سن دارد، جوان است و در برابر آقای هاشمی می‌تواند اقشار جوان را به سمت خود جلب کند و نیروی ارزشی است و صددرصد از رهبری تبعیت می‌کند را وارد کارزار کنند، اما عده دیگری جلیلی را قبول ندارند و نظرشان بر ابوترابی‌فر و ولایتی است.


عده دیگر از اصولگرایان که طیف آیت‌الله مصباح است بر روی آقای لنکرانی پافشاری دارند و عده دیگری هم معتقد هستند هیچ‌یک از این افراد در مقابل هاشمی، شانی ندارند و تنها کسی که می‌تواند با اختلاف کم و آبرومندانه در برابر هاشمی ببازد، قالیباف است. البته قالیباف برای بسیاری از اصولگرایان، به اندازه کافی اصولگرا نیست و با آمدن قالیباف به عنوان نامزد اصلی اصولگرایاها، مخالفت می‌کنند.


در مجموع آمدن هاشمی، مشکلاتی برای اصولگرایان به وجود آورده و بعید به نظر می‌رسد منجر به متحد شدن اصولگرایان شود، اصولگرایان تندرو می‌دانند باید یک نفر را در مقابل هاشمی قرار دهند اما سوال این است که آن یک نفر چه کسی باشد. فکر می‌کنم مشکلات اصولگرایان، همچنان ادامه داشته باشد و نمی‌توانند به توافق برسند و حداقل به سه نامزد از طیف طرفداران آقای مصباح، اصولگرایان سنتی و طرفداران قالیباف، وارد میدان انتخابات می‌شوند.


از طرف دیگر، مسئله مهم مربوط به مشایی است، داستان مشایی همچنان ادامه دارد و هنوز بسته نشده و ظرف چند روز آینده بسته می‌شود. اگر تایید صلاحیت شود در آن صورت به هاشمی و اصلاح‌طلبان لطمه وارد می‌شود چراکه مشایی آرای خود را از سبد اصلاح‌طلبان می‌گیرد. رای اصولگرایان مشخص است، بین پنج تا هفت میلیون رای دارند، اصولگرایان به هیچ وجه به مشایی رای نمی‌دهند اما فکر می‌کنم آرایی که هاشمی به خود اختصاص می‌دهد آنقدر زیاد است که اگر تا 30 درصد این آرا هم به سمت مشایی برود باز هم هاشمی به راحتی اصولگرایان را شکست می‌دهد.


شاید برخی اصولگرایان با دیدگاه آمدن هاشمی، بگویند چه اشکالی دارد مشایی را هم تایید صلاحیت کنیم که در برابر هاشمی و اصلاح‌طلبان قرار گیرد، بعید نیست این فکر به مخیله بسیاری از اصولگرایان خطور کند. ممکن است برای اینکه مانع پیروزی اصلاح‌طلبان و آقای هاشمی شوند، شوخی شوخی اجازه دهند که مشایی وارد عرصه انتخابات شود.



کشورهای غربی، اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها از ورود هاشمی به عرصه انتخابات استقبال کردند، جهان عرب و همینطور کشور‌های حاشیه خلیج فارس هم از این ورود استقبال کردند و هاشمی را به عنوان یک سیاست‌مدار واقع‌بین قبول دارند، به عنوان سیاست‌مداری که به دنال رویا و صدور انقلاب نیست و واقعیت‌های موجود را می‌بیند، وی را به عنوان رهبری می‌شناسند که نسبت به مذاکرات هسته‌ای ایران تا حدودی می‌تواند این روند را به جلو ببرد، اگر هاشمی رئیس ‌جمهور شود ممکن است سیاست ایران در قبال سوریه و حمایت همه‌جانبه از این کشور، تغییر کند چون آقای هاشمی مخالفت می‌کند که منافع جمهوری اسلامی به کشوری گره زده شود که در حال سقوط است و با حمایت خارجی‌ها اکنون بر سر کار است.


مشکل دیگر هاشمی این است که اصولگرایان، طی هشت سال گذشته کشوری که سرش به تنش بیرزد را باقی نگذاشتند که به دشمن ما تبدیل نشده باشد؛ هاشمی باید تنش‌زایی کند. مشکل بعدی هاشمی، تحریم‌هایی است که پایه‌های اقتصاد ملی را می‌خورند، باید در این مسئله فکری اندیشیده شود. هاشمی باید سرمایه‌هایی که ظرف هشت سال اخیر از کشور رفت و صاحبان این سرمایه‌ها را که در کشورهای مالزی، برزیل، آرژانتین، ترکیه، چین و ... سرمایه‌گذاری کردند را مجاب کند که سرمایه‌های خود را به کشور برگردانند.


مطالبه من و اصلاح‌طلبان از هاشمی، آزادی مطبوعات، آزادی اجتماعات، حاکمیت قانون، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی انتخابات و در یک کلام، دموکراسی است. با هیچ عذر و بهانه‌ای حاضر نیستیم بسته بودن فضای سیاسی کشور را از ناحیه وی بپذیریم.


کسانی که وی را عالیجناب سرخ‌پوش یاد می‌کردند امروز به اشتباه هولناک خود پی بردند، اصلاح‌طلبان تندرو مانند اکبر گنجی، عباس عبدی، موسوی خویینی‌ها و محمد قوچانی متوجه شدند ضربه‌ای که به هاشمی وارد می‌کردند به ضرر اصلاحات بود و آنگونه که وی را مورد هجمه قرار دادند اشتباه‌ترین سیاست ممکنه بود و شاخه‌ای را می‌بریدند که خود بر روی آن نشسته بودند. امروز شاهد هستیم که آقای خاتمی رهبری اصلاح‌طلبان، با همه وجود از آقای هاشمی حمایت می‌کند.


تفاوت هاشمی با سال 68 این است که متوجه شده مسئله توسعه سیاسی، آزادی و دموکراسی فقط شعارهای زیبایی نیست که داده شود، متوجه شده که آزادی مطبوعات همان اندازه مهم است که اقتصاد آدام اسمیت دارای اهمیت است. هاشمی در سال 68 فقط به اقتصاد آدام اسمیت فکر می‌کرد و امروز متوجه شده نبود زندانی سیاسی، نبود سانسور، آزاد بودن اندیشه‌ها و ... هم علاوه بر اقتصاد آدام اسمیت، برای پیشرفت کشور لازم است.


اصلاح‌طلبان تندرو هم متوجه شدند که حمایت از هاشمی، گام برداشتن به سمت دموکراسی است، این افراد متوجه این قضیه شدند که زدن هاشمی منجر به آمدن فردی مانند احمدی‌نژاد می‌شود. همه ما از تجربه دوم خرداد و تجربه هاشمی، درس گرفتیم. متوجه شدیم که باید پشت‌سر هاشمی قرار بگیریم. در عین حال باید به وی کمک کنیم و هاشمی را به سمت گام برداشتن در جهت توسعه سیاسی هل دهیم و نیاییم وی را تخطئه کنیم، اینها همه به زیان دموکراسی است.


هیچ اشکالی ندارد که فرد 80 ساله به عنوان شیخوخیت جریان اصولگرایی در مسند باشد و این سن بالا فقط زمانی مطرح است که فرد موردنظر در جبهه رقیب باشد اما اگر این فرد در جبهه خودمان باشد، اشکالی ندارد و قابل احترام است. من آرمانگرا نیستم، واقعیت این است که هاشمی 80 سال سن دارد اما ای کاش 2 جین شخصیت مثل آقای هاشمی داشتیم که به صورت بالقوه بتوانند در وضع بحرانی که برای کشور به وجود آوردند، کشور را به سمت بهبود سوق دهد. واقعیت تلخ این است که کسی که می‌تواند ایران را از بحران نجات دهد 80 ساله است و فرد دیگری را نداریم.


نه تنها ورود آقای هاشمی کشور را با چالش مواجه نمی‌کند بلکه احساس شعف و شادمانی هم در لایه‌های جوان به وجود آورده است، ورود آقای هاشمی برای تمام اقشاری که مخالف توسعه سیاسی هستند، با چالش مواجه است.
 

 

منبع:بهار نیوز


.

آزادی بیان به سبک صدای آمریکا

 

صدای آمریکا(voa) در برنامه روی خط دوشنبه شب به موضوع کاریکاتور "چشم‌بندان" روزنامه شرق پرداخت و از بینندگان شبکه و کاربران فیس بوک خواست تا در این رابطه نظرات خود را بیان کنند و از آنان خواست به این سؤالات پاسخ دهند که «به نظر شما مرز آزادی بیان کجاست؟ تعریف توهین و مصداق آن چیست و اصلا چه کسی آن را تعریف می کند؟»
 
در ابتدای برنامه ارتباط تلفنی با «نیک آهنگ کوثر» -که وی در بهمن ماه سال 1378 با کشیدن کاریکاتوری، باعث رنجش و اعتراض بخش اعظمی از دلسوزان نظام و انقلاب شده بود- برقرار کرد که وی در ابتدا اعتراض 150 نماینده مجلس به این کاریکاتور را نشانه بی خردی و فاصله گرفتن آنها از واقعیتهای جامعه دانست و گفت:" به هیچ وجه این کاریکاتور در مورد رزمندگان جنگ ایران نمی تواند باشد چون در کاریکاتور همگی کچل و بدون ریشند و همه میدانند که رزمندگان ایران اکثراً مو و ریش داشتند"
 
در ادامه برنامه مجری به چند عدد از نظرات کاربران فیس بوک اشاره کرده و می گوید:" به هیچ وجه در ایران و دیگر کشورهای استبدادی آزادی بیان وجود ندارد و در واقع آزادی بیان در جامعه یک نوع زبان نقد می باشد. اگر ما بخواهیم یک شخص یا گروه را به خاطر یک خصوصیت تمسخر کنیم این را آزادی بیان نمی گویند و باید در جامعه زبان نقد باشد از جمله نقد در دین."!
 

لازم به توضیح می باشد که روزنامه اصلاح طلب شرق همزمان با هفته دفاع مقدس کاریکاتوری موهنی نسبت به رزمندگان هشت سال دفاع مقدس چاپ نمود که در آن رزمندگان جبهه های حق علیه باطل را در حال بستن سربند بر روی چشم همدیگر نشان می دهد؛ کنایه از اینکه تصمیم و ایثارگری رزمندگان کورکورانه صورت گرفته است.
 
 
منبع:جام نیوز

.

بی‌ بی‌ سی‌ همه اعتبار حرفه‌ای‌ خود را فدای شورای رضا پهلوی کرد

وی بیان می دارد که گزارشگر بی‌ بی‌ سی‌ در یک گزارش عجیب از پاریس مدعی شده که بیش از 20 هزار نفر در رای گیری شورای ملی شرکت کرده اند! آن هم در حالی که بنا بر اطلاعات منتشر شده در سایت "فراخوان شورای ملی‌" جمع کّل افراد رای دهنده 756 نفر بوده که همین افراد نیز 21683 رای در صندوق مجازی رای ریخته اند!

با برگزاری نشست شورای ملی رضا پهلوی در پاریس، فضائل عزیزان در سایت ایران گلوبال نوشت که آنان که که با اتمسفر معادلات جهانی‌ و سیاسی ایران آشنا هستند نیک‌ می دانند که این حرکت اخیر رضا پهلوی که از آن‌ به عنوان "تیر آخر" نام می برد به علت فقدان پایگاه توده ای، صرفاً تلاشی بیهوده و ذلّت بار در جهت پیدا کردن جایگاهی‌ در پیشگاه قدرت‌های جهانی‌ به ویژه امریکا به عنوان یک آلترناتیو حلقه به گوش و مطیع می باشد.

به گزارش رسانه ایران فضائل عزیزان که مسئول پایگاه خبری حقوق انسانی‌ و اولیه بشر می باشد در یادداشتی که در ایران گلوبال منتشر شده در رابطه با نشست شورای ملی رضا پهلوی اظهار می دارد که بی‌ بی‌ سی‌ همه اعتبار حرفه‌ای‌اش را فدای شورای رضا پهلوی کرد.
 
وی بیان می دارد که گزارشگر بی‌ بی‌ سی‌ در یک گزارش عجیب از پاریس مدعی شده که بیش از 20 هزار نفر در رای گیری شورای ملی شرکت کرده اند! آن هم در حالی که بنا بر اطلاعات منتشر شده در سایت "فراخوان شورای ملی‌" جمع کّل افراد رای دهنده 756 نفر بوده که همین افراد نیز 21683 رای در صندوق مجازی رای ریخته اند!

مسئول پایگاه خبری حقوق انسانی‌ و اولیه بشر با دروغین خواندن آمار ارائه شده از سوی شورای ملی می نویسد که سالی‌ که نیکوست از بهارش پیداست، مخاطب از خود می‌پرسد این چه نوع شورایی است که هنوز تشکیل نشده آمار دروغین به مردم تحویل می دهد و در عین حال نیز بر پایه همان آمار دروغ مدعی آلترناتیو بودن برای جمهوری اسلامی می‌کند؟!

یکشنبه 8 اردیبهشت (28 آپریل) رضا پهلوی به اتفاق هواداران سلطنت طلب خود در پاریس به تقلید از سازمان مجاهدین خلق و با هماهنگی‌ با بی‌ بی‌ سی‌ فارسی نشست تبلیغاتی شورای ملی را برگزار کرد.

گفتنی است نشست شورای ملی رضا پهلوی در پاریس با انتشار یک ویدئوی جعلی از سوی عباس فخرآور در حمایت از شورای ملی تحت الشعاع اعتراض فعالان سیاسی خارج از کشور قرار گرفته است.


.

رقص و پایکوبی ابراهیم نبوی و احمد رفعت و تمسخر دیگر اپوزیسیون + تصویر

ابراهیم نبوی در تصویری از این میهمانی ها در کنار احمد رفعت کارشناس و خبرنگار قدیمی صدای آمریکا و مجری فعلی بخش تفسیر خبر شبکه رها تی وی که تحت کنترل مستقیم اسرائیل اداره می شود، در حال رقص و پایکوبی به سبک فیلم های منحرف فارسی دیده می شود .

به گزارش خبرنگار وبگردی باشگاه خبرنگاران، حامیان فتنه شاخه خارج کشور که از کاندیدای مردود اصلاح طلبان حمایت می کنند ، در حالی که چند ماهی است که کمپین های حمایتی از وی را در فضای شبکه اجتماعی تحت نظر سیا فعال کرده اند، در جدیدترین اقدامات خود با برگزاری مجالسی خاص همراه با رقص و پایکوبی در حال برنامه ریزی برای راه اندازی موج حمایتی از کاندیدای مردود هستند!





پس از اظهارات برخی از مهره های نزدیک به اصلاح طلبان از عباس عبدی گرفته تا عروسک  خیمه شب بازی غربی ها اکبر گنجی  معروف به ( اکبر گاف )  مبنی بر ضرورت حضور کاندیدای مردود در انتخابات ریاست جمهوری  ، همکار روزنامه های زنجیره ای یک دهه پیش که تحت عنوان روزنامه نگار و فعال مدنی در صحنه مطبوعاتی کشور آفتابی می شد فعال سازی کمپین حمایتی را کلید زد.

ابراهیم نبوی که در حرکت های تبلیغاتی اش از همکاری برخی افراد در رسانه های معلوم الحال غربی نیز سود می برد در میان اپوزیسیون با عناوینی چون چاخانترین و خالی بند ترین افراد اپوزیسیون از آنان یاد می شود.

این نویسنده به اصطلاح طنز که بی اخلاقی در آثارش موج می زند در ایام فتنه 88 برای ایجاد آشوب در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی به همراه بهاء الله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی پروژه ای را طراحی کرده بودند که به علت شکستش در بین اپوزیسیون به پروژه خر تراوا ! مشهور شد.



ابراهیم نبوی که در دوره اصلاحات هم در واقع به عنوان سرباز پایگاههای مطبوعاتی بیگانگان عمل می کرد پس از ناکامی در ماموریت به کشور بیگانه پناهنده شده با فراخوانی در شبکه جاسوسی فیس بوک که اذعان دارد به سفارش تاج زاده آقای کودتاچی اصلاح طلبان انجامش می دهد در حال تبلیغات گسترده برای حضور رییس بنیاد باران بعنوان کاندیدا در ریاست جمهوری پیش رو است.

وی در تصویری از این میهمانی ها در کنار احمد رفعت کارشناس و خبرنگار قدیمی صدای آمریکاو مجری فعلی بخش تفسیر خبر شبکه رها تی وی  در حال رقص و پایکوبی دیده می شود.

احمد رفعت پس از ترک صدای امریکا به رها تی وی رفت تا در کنار رمضانپور معاون پیشین وزیر ارشاد در دولت اصلاحات تا  با سرمایه گذاری  امیرحسین جهانشاهی عامل سازمان جاسوسی رژیم اشغالگر قدس  به اقدامات خائنانه خود ادامه دهد.

گفتنی است فراخوانهای این افراد معلوم الحال با واکنش های متفاوت مثبت و منفی بسیاری از سوی کاربران حاضر در فیس بوک روبرو شده است .


.

آخرین رسوایی نوری زاده با یکی از مدیران العربیه توسط همسرش افشا شد+تصاویر

یکی ازدوستان ربانی همسر نوری زاد در ذیل این عکس پرده از رسوایی اخلاقی دیگری از نوری زاده برداشته که منجر به فحاشی کامنتی آن دو شده است.

به گزارش رویداد، شایسته ربانی همسر علیرضا نوری زاده در صفحه فیس بوک خود، اقدام به انتشار یک عکس از نوری زاده در استودیو شبکه ایران فردا کرد.

 

 

 

 

 

 

یکی ازدوستان ربانی در ذیل این عکس پرده از رسوایی اخلاقی دیگری از نوری زاده برداشته که منجر به فحاشی کامنتی آن دو شده است.

منتهی رحمی مدیر تولید شبکه العربیه، شخصی ست که این روابط غیر اخلاقی به وی منتسب شده است.

 

علیرضا نوری زاده در گذشته نیز با خانم فرنوش رام رابطه داشته که فیلم های آن در فضای مجازی منتشر شده است.


.

اعتراف عضو انجمن رضا ربع پهلوی به فساد اخلاقی و بازجویی های فرقه ای

به گزارش رویداد، امید دانا که از اشرار قائله خرداد88 می باشد پس از فرار به سوئد و پیوند با سازمان پادشاهی رستاخیز نوین، امروز دست به افشاگری علیه سازمانِ متبوعش نمود:

 

 

 

با درود و احترام

هم میهنان گرامی اینجانب امید دانا همواره در زندگی سیاسی خود برای رهایی ایران از دست فرهنگ خشن تازی و اسلامی مبارزه کرده ام و هیچ گاه جز باورهای ایرانی که همانا دانش میهن سالاری می باشد، گامی به انحراف نرفته ام.

همان گونه که نیک می دانید، پس از آمدن من به کشور سوئد، جریان پادشاهی وجود خارجی نداشت و نیروهای پادشاهی هر کدام در گوشه ای به صورت فردی فعالیت خویش را انجام می دادند، از این رو تصمیم به تشکیل یک سازمان منسجم در راه جریانات پادشاهی گرفتم که خوشبختانه نتیجه تصمیم من، سازمان رستاخیز نوین ایران بود.

پس از موفقیت های بی نظیر سازمان در راه گسترش آیین پادشاهی و دانش میهن سالاری، هر روز با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کردیم.

شوربختانه مشکلات بیرونی به هموندان سازمان راه پیدا کرد و از آنجایی که چند تن از این افراد تا کنون کار سیاسی نکرده بودند، کار بزرگ سازمان رستاخیز نوین ایران را درک نکرده و به قول معروف خود را گم نمودند.

پس از آنکه چند تن از هموندان با ریشه ما، مشکلات اخلاقی برخی از هموندان دیگر را به من گوشزد کردند، اینجانب وارد ماجرا شده؛ اما زمانی که مشکلات را موشکافی کردم، دریافتم کار از بنیان خراب است.

مشکلات اخلاقی سازمان بیش از اندازه بود که قادر نیستم تمام موارد را بیان کنم و تنها به چند مورد اشاره می کنم.

1_دروغ گفتن به مردم در سازمان

2_خرید لایک فیس بوک برای پیج سازمان

3_بازجویی افراد سازمان توسط دو تن در شورای مرکزی

4_انگ و افترا زدن

5_ضبط صدا و مچ گیری توسط باندی که از سوی دو تن در شواری مرکزی هدایت می شود و برای گرفتن اقامت دست به هر کاری می زدند.

6_ثبت نشدن سازمان در کشور سوئد و دروغ گفتن مبنی بر ثبت سازمان

این شش مورد سوزنی بود در انبار کاه که توانایی بازگو کردن دارم و موارد دیگر اینقدر غیر اخلاقی می باشد که سکوت در حال حاضر بهترین صلاح است، تنها به عرض برسانم خرید لایک و پس از آن دروغ گفتن بر خلاف بند 3 مرامنامه سازمان می باشد (3 -  باورمندی به ارزش های برخواسته از فرهنگ ایرانی)

زمانی که متوجه رویدادهای سازمان شدم هشدار شدید خودم را برای رفع این مشکلات به فرشاد ورهرام گرامی فرستادم و در چند نوبت گفت و گوی تلفنی و حضوری مسائل را برای ایشان بازگو کردم، ایشان نیز کاملاً موافق نظرات من بود و پیمان بستند که از سفر آمریکا برگشتند، مسائل غیر اخلاقی سازمان را حل کنند.

شوربختانه پس از بازگشت جناب فرشاد ورهرام از سفر آمریکا به سوئد، ایشان به یکباره دگرگون شدند و نظراتشان در زمینه مسائل صنفی و سیاسی 180 درجه عوض شد و این باعث شگفت هموندان سازمان شد، از این رو ما که امیدوار بودیم با برگشت جناب ورهرام مسائل حل میشود، مشاهده کردیم جناب فرشاد ورهرام به عنوان یک عضو  در شورای مرکزی سوء مدیریت از خودشان نشان دادند و دست به بازجویی غیر اخلاقی و دور از شأن یکی از هموندان سازمان زدند.

در این شرایط من بسیار دل شکسته شدم و با تعدادی از هموندان سازمان در روز 7 آپریل، استعفانامه خود را به صورت خصوصی برای شواری مرکزی و دیگر هموندان سازمان فرستادیم.

پس از استعفا دسته جمعی، تلفن های ما از سوی عوامل بی اخلاقی ها به صدا در آمد و از ما خواهش کردند که زود تصمیم نگرفته و به سازمان بازگردیم و در طی دیداری که جناب ورهرام با من داشتند خواهش کردند که استعفا خودت را علنی نکنید، تا دشمنان ما خرسند نشوند، و من نیز پذیرفتم، نتیجه گفت و گوی بین من و فرشاد گرامی سکوت من و صادر کردن یک بیانیه از سوی سازمان بود که بیان کنند اینجانب بابت بیماری و خستگی کاری دیگر توانایی هدایت سازمان را نخواهم داشت.

پس از این ماجرا اینجانب دل نوشته هایی را بدون ذکر داستان و نامی در فیس بوک خودم منتشر نمودم و باعث عصبانیت کسانی شد که باید میشد.

از قدیم گفتن ناسزا را بندازید زمین صاحبش بر میدارد که خوشبختانه صاحبان حرف ها یکی یکی متوجه شدند منظورم با چه کسانی است.

در روز 14 آپریل در کمال ناباوری بیانیه ای را باند دو تنه منتشر نمودند که اینجانب اخراج شده ام، البته این بیانیه که شتاب زده و به دور از ملاحظات سیاسی منتشر شده، باعث خشم نیروهای دلسوز قرار گرفت و منجر به اعتراض نیروهای میهن پرست شد.

پیمان بستن با من بابت اینکه استعفای خودم را علنی نکنم و پس از یک هفته، صادر کردن بیانیه ای بی سروته مبنی بر اخراج من، خود دلیلی بر بی اخلاقی های موجود در سازمان می باشد.

بهانه های مختلفِ باندی که بیانیه را منتشر کرده در ارتباط با رفتار من است، پرسشی از این آقایون و خانومهای بی شناسنامه دارم، من به عنوان یک فعال سیاسی شناسنامه دار از شما میپرسم رفتار من خوب یا بد چگونه است پس از اعتراض من به رفتارهای غیر اخلاقی برای شما نمایان شده است؟

بسیار برای من جالب است که بارها در شورای مرکزی سازمان رستاخیز نوین علیه شخص شهریار رضا پهلوی بدگویی شد و خواسته شد تا بیانیه ای بر علیه ایشان صادر شود و من همواره جلوی این داستان را در شواری مرکزی سازمان گرفتم؛ زیرا من به عنوان فدایی ایران و خاندان پهلوی، شاید به بعضی از سیاست های شهریار ایران انتقاد داشته باشم؛ ولی همواره بر این باور بوده ام، انتقادات خویش را به صورت خصوصی برای ایشان ارسال نمایم، نه به صورت علنی تا دشمنان خوشحال شوند، هم اکنون می بینم آقایانی که ضد شورای ملی و شهریار ایران بودند، خود رفته و کاندید شورای ملی شده اند.

در این چند روز که از بیانیه مضحک باند دو تنه می گذرد، تلفن ها و پیام های بیشماری دریافت نمودم که سرتاسر مهر و محبت بود و من را بسیار شرمنده ایران دوستان کرد.

براستی نمی دانم چه بگویم دلایل بروز چنین مشکلاتی میتواند یک معامله سیاسی و یا نفوذ رژیم در بین ما و یا ترس از ادامه کار و هزاران دلیل دیگر باشد که امیدوارم زمان روشن کند چرا امروز سازمان رستاخیز نوین ایران از هم پاشید.

من بدین وسیله به عنوان پایه گذار حقیقی سازمان رستاخیز نوین ایران، انحلال سازمان را اعلام میکنم و از هم اکنون به تمام نیروهای مبارز به صورت جدی هشدار میدهم ارتباطی با سازمان نگیرند (به ویژه یاران داخل ایران) زیرا دیگر ایمیل، سایت، یوتیوب و فیس بوک سازمان در دست من نمی باشد و من از هم اکنون هیچ گونه مسئولیتی برای کسانی که با سازمان ارتباط برقرار کنند ندارم و در حقیقیت از سازمان رستاخیز نوین ایران یک خاطره و تجربه تلخ به یادگار مانده است.

من از همه ی هم میهنان بابت اتفاقاتی که در سازمان رستاخیز افتاد و باعث جریحه دار شدن میهن پرستان شد به نوبه خودم پوزش می خواهم که در ارتباط با یارگیری اندکی عجله کرده و باعث شدم، چند تن در این ارتباط بتوانند از نام مبارزین راستین سوءاستفاده بکنند و با مردم عزیز کشورم و هواداران پادشاهی پیمان میبندم که از این پس در زندگی سیاسی خویش بیشتر تامل کنم و از اشتباهات موجود در کارم بپرهیزم و برای رسیدن ایران به شکوه گذشته اش از هیچ کوششی فروگذار نکنم.

از هم میهنان عزیز و یاران جدا شده از سازمان و دوستانی که می خواهند به جریانات پادشاهی بپیوندند می خواهم اندکی تامل کنند تا چند روز آینده همه چیز روشن خواهد شد.

در پایان پندی به دوستداران دیروزم و دشمنان امروزم دارم، من می خواستم سکوت کنم و نامی از شما حزب بادها نیاورم، شمایی که تا دیروز دست راست و چپ خود را در فضای مجازی و مسائل سیاسی نمی شناختید؛ اما خود خواستید و تنها این را بدانید در فضای سیاسی و اجتماعی آن کس که ریشه و شناسنامه دارد در آخر خط سر افراز بیرون می آید.

امید دانا، پایه گذار و مسئول روابط عمومی سابق سازمان رستاخیز نوین ایران


.

به گزارش ماهستیم، امید دانا از عناصر وابسته به طیف سلطنت طلب در سلسله آشوب های انتخابات ریاست جمهوری سال 88 با سر دادن شعار علیه رهبری معظم نامی برای خود نزد ضدانقلاب دست و پا کرد؛ وی به محض مرخصی از زندان اوین توانست با همکاری برخی از دوستان خود در سازمان حزب مشروطه ایران [فواد پاشایی و ...] از ایران فرار کرده و فعالیت های خود را در استکهلم دوباره آغاز کند.
 
گفتنی است امید دانا تا قبل از جریان انتخابات ریاست جمهوری در بنیاد اشویی فعالیت داشته، این بنیاد با سیاست دین گریزی و ترویج آئین زرتشتی در ایران فعالیت می کرده است. امید دانا اگرچه بارها با مظلوم نمایی از ممنوع الخروج بودن همسرش در رسانه های تلویزیونی ضدانقلاب سخن گفت اما آنچنان که اتفاق افتاد همسرش ظرف مدت تنها چندماه توانست به خارج از کشور رفته و به او بپیوندد.
 
امید دانا که نزد اپوزسیون مهره ای به شمار نمی آید با راه اندازی کمپین موسوم به «امام نقی» (ع) توانست اجازه اقامت خود در استکهلم را دریافت کرده و علاوه بر آن نظر ضدانقلاب را به خود جلب نماید، وی به تازگی در تازه ترین مقاله خود که با قلم نه چندان قوی نگاشته شده از اختلاف و ترور شخصیتی توسط عناصر اپوزسیون سخن می گوید.
 
وی در این رابطه می نویسد: «با یک نگاه ساده به رفتارهای ایرانیان اپوزوسیون فعال در اینترنت و بررسی ایشان در فضای مجازی میتوان به آسانی بدین نکته پی برد که امت همیشه در صحنه ایران، از برقراری یک جامعه نیمه دموکرات در فضای مجازی و اینترنت نیز عاجزند و همواره اعضای گروه های مختلف با یکدیگر در حال جنگ و دعوا می باشند.»
 
 
امید دانا اما در ادامه با اعتراف به پیروزی انقلاب اسلامی در طول سی و اندی سال حکومت، بار دیگر اپوزسیون را به همکاری و یکدلی فرا خواند و خواستار پیوستن همه به یک جبهه واحد علیه نظام ج.ا.ا شد. این درخواست در حالی صورت می پذیرد که عناصر ضدانقلاب هر یک در توهم رهبری به سر برده و برای خود سازمان و گروه تشکیل می دهند و در این بیان امید دانا خود پیشرو دیگر عناصر ضدانقلاب است چراکه به محض ورود به استکهلم با راه اندازی "سازمان رستاخیر نوین ایران" به جنگ با کمونیست های مستقر در استکهلم رفت و موجب درگیری سلطنت طلبان با کمونیست ها شد.
 
از آنجا که تنها دلیل توجه غرب به عناصر ضدانقلاب و پرداخت کمک های مالی به آنان فعالیت علیه نظام ج.ا.ا است، امید دانا نیز مجبور است به هر نحو ممکن فعالیت های خود را ادامه دهد، حال این فعالیت ها می تواند نگارش غیررسمی (به اصطلاح وبلاگی) در سایت رسمی سازمان رستاخیز نوین ایران باشد و یا برگزاری کلاس های تاریخی (در حالیکه امید دانا تحصیلات آکادمیک در این رابطه نداشته است) و یا برگزاری کمپین های ضد دینی و ...
 
برای مشاهده بیوگرافی امید دانا و اطلاع از فعالیت های او اینجا کلیک کنید
 
منبع:ماهستیم

.

به گزارش ماهستیم، امید دانا از عناصر وابسته به طیف سلطنت طلب در سلسله آشوب های انتخابات ریاست جمهوری سال 88 با سر دادن شعار علیه رهبری معظم نامی برای خود نزد ضدانقلاب دست و پا کرد؛ وی به محض مرخصی از زندان اوین توانست با همکاری برخی از دوستان خود در سازمان حزب مشروطه ایران [فواد پاشایی و ...] از ایران فرار کرده و فعالیت های خود را در استکهلم دوباره آغاز کند.
 
گفتنی است امید دانا تا قبل از جریان انتخابات ریاست جمهوری در بنیاد اشویی فعالیت داشته، این بنیاد با سیاست دین گریزی و ترویج آئین زرتشتی در ایران فعالیت می کرده است. امید دانا اگرچه بارها با مظلوم نمایی از ممنوع الخروج بودن همسرش در رسانه های تلویزیونی ضدانقلاب سخن گفت اما آنچنان که اتفاق افتاد همسرش ظرف مدت تنها چندماه توانست به خارج از کشور رفته و به او بپیوندد.
 
امید دانا که نزد اپوزسیون مهره ای به شمار نمی آید با راه اندازی کمپین موسوم به «امام نقی» (ع) توانست اجازه اقامت خود در استکهلم را دریافت کرده و علاوه بر آن نظر ضدانقلاب را به خود جلب نماید، وی به تازگی در تازه ترین مقاله خود که با قلم نه چندان قوی نگاشته شده از اختلاف و ترور شخصیتی توسط عناصر اپوزسیون سخن می گوید.
 
وی در این رابطه می نویسد: «با یک نگاه ساده به رفتارهای ایرانیان اپوزوسیون فعال در اینترنت و بررسی ایشان در فضای مجازی میتوان به آسانی بدین نکته پی برد که امت همیشه در صحنه ایران، از برقراری یک جامعه نیمه دموکرات در فضای مجازی و اینترنت نیز عاجزند و همواره اعضای گروه های مختلف با یکدیگر در حال جنگ و دعوا می باشند.»
 
 
امید دانا اما در ادامه با اعتراف به پیروزی انقلاب اسلامی در طول سی و اندی سال حکومت، بار دیگر اپوزسیون را به همکاری و یکدلی فرا خواند و خواستار پیوستن همه به یک جبهه واحد علیه نظام ج.ا.ا شد. این درخواست در حالی صورت می پذیرد که عناصر ضدانقلاب هر یک در توهم رهبری به سر برده و برای خود سازمان و گروه تشکیل می دهند و در این بیان امید دانا خود پیشرو دیگر عناصر ضدانقلاب است چراکه به محض ورود به استکهلم با راه اندازی "سازمان رستاخیر نوین ایران" به جنگ با کمونیست های مستقر در استکهلم رفت و موجب درگیری سلطنت طلبان با کمونیست ها شد.
 
از آنجا که تنها دلیل توجه غرب به عناصر ضدانقلاب و پرداخت کمک های مالی به آنان فعالیت علیه نظام ج.ا.ا است، امید دانا نیز مجبور است به هر نحو ممکن فعالیت های خود را ادامه دهد، حال این فعالیت ها می تواند نگارش غیررسمی (به اصطلاح وبلاگی) در سایت رسمی سازمان رستاخیز نوین ایران باشد و یا برگزاری کلاس های تاریخی (در حالیکه امید دانا تحصیلات آکادمیک در این رابطه نداشته است) و یا برگزاری کمپین های ضد دینی و ...
 
برای مشاهده بیوگرافی امید دانا و اطلاع از فعالیت های او اینجا کلیک کنید
 
منبع:ماهستیم

.

 
به گزارش ماهستیم، در پی‌ شکست فاحش رضا پهلوی در تشکیل سوپر شورای ملی‌، چندین سایت متعلق به سلطنت طلبان در یک اقدام شاهکار انقلابی‌ برای آنکه به اصطلاح به صورت مستند نشان بدهند که تا چه اندازه رضا پهلوی در داخل ایران محبوبیت دارد با کمک نرم‌افزار فتوشاپ عکس او را بر روی یک اتوبوس متعلق به شرکت واحد تهران ، الصاق کردند و آن‌ عکس جعلی را در سطح گسترده‌ای در سایت‌های خود برای قوت قلب به شاهزاده خود منتشر کردند و در توضیح عکس مدعی شدند که بیش از یک ساعت طول کشید تا پاسدار ها بیایند و در طول یک ساعت هزار نفر تجمع کرده و عکس را تماشا می کردند!
 
 
 
دقایقی بعد از انتشار این خبر در سایت ایران گلوبال و "پایگاه خبری حقوق انسانی‌ و اولیه بشر" سایت پارس دیلی نیوز این خبر را از خروجی خود حذف کرد ولی‌ خوشبختانه عکس(اسکرین شات) آن‌ موجود است و همچنین هنوز در موتور جستگوگر گوگل بقایای خبر محفوظ است.همچنین از صفحه اول پارس دیلی نیوز نیز به صورت ویدئو تصویر برداری شده است تا جای هیچ انکاری برای مسولان آن‌ سایت سلطنت طلب باقی‌ نماند. با کلیک در اینجا میتوانید ویدئو را نیز مشاهده کنید.
 
 
بنابر اخبار رسیده، متاسفانه تصویر درج شده در "پایگاه خبری حقوق انسانی‌ و اولیه بشر" نیز جعلی بوده و اصل تصویر بدون هیچ عکسی از افراد مذکور می باشد. این پایگاه خبری مدعی شده بود که عکس منصور اصانلو بروی اتوبوس شرکت واحد قرار داشته و سلطنت طلبان با فتوشاپ، عکس رضا پهلوی را جای او قرار داده اند!
 
منبع:پایگاه خبری حقوق انسانی‌ و اولیه بشر-رسانه ایران